پرسش :

چطوری می تونم به یکی از اقوام در مورد حجاب و ظاهرش تذکر بدم بدون اینکه ناراحت بشه؟


پاسخ :
راهنمایی و ارشاد و تربیت انسان ها یکی از توفیقات بزرگ الهی است که معمولا افراد به آن کمتر توجه می کنند. همه ما مسلمانان به این وظیفه مهم عمل کنیم، البته تربیت زمانی مؤثر است که بتوان شخصیت افراد را تحت تأثیر قرار داد.
 
برای اینکه بتوانیم روی شخصیت افراد تأثیر بگذاریم و عادات و رفتارهای آنها را اصلاح کنیم به چند نکته باید توجه داشته باشیم:
 
1. طبق بعضی آیات قرآن، هدایت شدن افراد یا هدایت نشدن شان بستگی به لطف و اراده خدا دارد (قصص، آیه 56). ما فقط وظیفه داریم راه درست را به آنها نشان دهیم و قلب و روح آنها را متوجه حقیقت کنیم.
 
از این مطلب می توان نتیجه گرفت که اولا اگر کسی به دست ما هدایت پیدا کرد، این لطف خدا بوده است که می خواسته هدایت بندگانش به دست ما باشد و ما هم بهره ای از این کار ببریم. و ثانیا ما هر کسی را نمی توانیم هدایت کنیم و در او تأثیر گذار باشیم. تنها کسانی که به دلایلی مورد لطف خدا واقع شوند، مشمول هدایت و اصلاح قرار می گیرند، چنانچه در آیه دوم سوره بقره می فرماید این کتاب تنها کسانی را هدایت می کند که با تقوی باشند.
 
2. رعایت اصل تدریج و اصل استمرار: همان طور که می دانید هدایت شدن و تأثیرپذیری نیازمند تدریج و استمرار است.نه یک مرتبه می توان به درجات بالای هدایت رسید و نه با یک بار ارشاد کردن می تون در افراد تأثیر گذاشت. افراد به فراخور استعداد و هوش خود و نیز محیطی که در آن زندگی می کنند، می توانند از راهنمایی و ارشاد دیگران استفاده کنند. بنابراین همان طور که باید در اصلاح خود قدم به قدم پیش رویم و نیز حرکت به سوی کمال را در تمام طول عمر خود استمرار دهیم، در اصلاح دیگران نیز باید این دو اصل را رعایت کنیم.
 
3. استفاده از شیوه های کارآمد و مؤثر برای تأثیرگذاشتن روی افراد بسیار مهم است. برای این کار لازم است هم از شیوه های نفوذ در افراد استفاده کنیم و هم از ویژگی های شخصیتی افراد و نیازهای روانی که در سنین مختلف دارند آگاهی پیدا کنیم.
 
4. مؤثرترین و کارآمدترین روش برای تأثیرگذاشتن روی افراد، برقرار کردن رابطه اثربخش با آنهاست. کسی که بتواند رابطه خوبی با افراد پیدا کند به آسانی می تواند روی شخصیت و اخلاق آنها تأثیرگذار باشد.
 
ویژگی های ارتباط خوب
محققان و نظریه پردازان علوم رفتاری معتقدند سه ویژگی کلیدی وجود دارد که موجب بهتر شدن ارتباط بین افراد می شود:
 
1. صداقت: یعنی اینکه فرد بدون هیچ کم و کاستی همان گونه که هست، باشد و در ابراز احساسات، نیازها و عقاید خود تا جایی که ممکن است راستگو باشد.به عبارت دیگر ظاهر و باطنش یکی باشد. اگر افراد بفهمند که ما در راهنمایی و ارشاد آنها کاملا صداقت داریم و جز کمک به آنها نیت و قصد دیگری نداریم، زود تر جذب ما می شوند. لازمه این کار این است که ما باید ابتدا باطن و درون خود را اصلاح کنیم و خود به آنچه می گوییم عمل کنیم و اگر هم اشتباهی مرتکب شدیم به آسانی بپذیریم. در روایت است که امام علی (علیه السلام) گاهی از اصحابشان می خواستند که ایشان را موعظه کنند. وقتی اصحاب از این درخواست امام شگفت زده می شدند، می فرمودند: همه ما احتیاج به موعظه و نصحیت داریم. این گونه برخورد کردن امام (علیه السلام) نشانه صداقت اوست. یا اینکه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) می فرمودند: من هم روزی 70 بار استغفار می کنم تا گرد و غبار مادیات روی قلبم ننشیند.
 
2. عشق ورزیدن بدون انحصار طلبی: که به معنای علاقه به خیر و خوشی افراد دیگر داشتن است. این عشق، صرفا یک نوع احساس نیست. چه بسا انسان به خاطر بعضی از کارهای بد افراد هیچ علاقه قلبی هم به آنها نداشته باشد، ولی اگر بخواهد آنها را راهنمایی کند باید به آنها عشق بورزد. در روایات آمده است: در ابراز علاقه به دیگران مانند خدا باشید زیرا «ان الله یحب العبد و یبغض عمله؛ خداوند بندگانش را دوست دارد، ولی اعمال آنها را (اگر بد باشد) دوست ندارد.»
 
بنابراین یکی دیگر از کلیدهای ارتباط مؤثر با افراد ابراز علاقه، احترام، پذیرش و توجه مثبت به آنهاست. اگر ما کسی را واقعا دوست بداریم و در دوستی مان صداقت داشته باشیم به آسانی می توانیم در او نفوذ کنیم زیرا همه افراد به احترام و توجه و خصوصا پذیرش بی قید و شرط نیازمندند و اگر ببینند ما سعی می کنیم آنها را همان طور که هستند بپذیریم و اجازه می دهیم آزادانه افکار، احساسات و رفتارهای خود را بروز دهند خیلی زود مجذوب ما می شوند و وقتی وابستگی آنها به ما شدید شد، به آسانی می توانیم تغییرات لازم را در رفتار آنها ایجاد کنیم.
 
نکته ای که در اینجا باید توجه داشت این است که عشق ورزیدن و محبت کردن باید همراه با احترام باشد یعنی حریم خصوصی فرد باید دائما حفظ شود و ما به خود اجازه ندهیم در حریم خصوصی افراد به زور وارد شویم، مگر اینکه خودشان ما را از آن آگاه سازد.
 
3. همدلی: همدلی یعنی درک یک فرد و خواسته های او از دیدگاه خودش و به همان صورتی که او خودش را درک می کند.به عبارت دیگر خود را جای او گذاشتن و با چشم او نگاه کردن. همدلی غیر از همدردی است زیرا در همدردی فرد احساسات طرف مقابل را پیدا می کند و مانند او احساساتی می شود. آنچه در ایجاد رابطه مؤثر لازم است همدلی است نه همدردی. در همدلی انسان احساسات فرد اعم از شادی و غم و درد و ناراحتی او را حس می کند ولی خود احساساتی نمی شود. اگر افراد بفهمند که ما آنها را کاملا درک می کنیم و ناراحتی ها و مشکلات آنها برایمان مهم است به آسانی به ما گرایش پیدا می کنند و جذب ما می شوند. در ادامه گفتنی است: از اینکه در مورد حجاب خویشان و نزدیکان نگرانید و تلاش می کنید که به وظیفه خود که همان امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید، خوشحالیم موضوعی که مطرح کرده اید متأسفانه چالش فکری بسیاری از خانواده های مذهبی است. برای موفق شدن در این خواسته توصیه می کنیم:
 
1. سعی کنید چنانچه از محارم شما هست، رابطه صمیمی تری با او داشته باشید و با محبت و مهربانی به او نزدیک تر شوید.انسان ها تشنه محبت اند اگر برخورد شما با او تند و آمرانه باشد، فاصله او از شما بیشتر و در عوض به کسانی که او را تأیید می کنند نزدیکتر می شود پس کاری کنید که اعتماد او را به خود جلب کنید به طوری که مجذوب شما شود و رازهایش را با شما در میان بگذارد و چیزی از شما مخفی نکند.
 
2. از زبان، انتظار معجزه نداشته باشید به ویژه آنکه دنیای روانی او با شما تفاوت های زیادی دارد بنابراین سعی کنید از روش های غیرمستقیم بیشتر استفاه کنید مثلا رمان های خوبی در این باره تدوین شده که می توانید آنها را در اختیار او قرار دهید و مطمئن باشید که تأثیر آنها بسیار بیشتر از توصیه های صریح شما خواهد بود.
 
3. نوجوانان به شدت تحت تأثیر گروه همسال خود است اگر شما به او می گویید که با فلان دوستانش ارتباط نداشته باشد حتما باید شخصی با معیارهای جذابتر و در عین حال مؤمن و متعهد را به او معرفی کنید و سعی کنید که بین آن دو ارتباط دوستانه ایجاد شود. در این ارتباط می توانید از دیگران نیز کمک بگیرید.
 
4. وقتی با او صحبت می کنید همه استدلاهایش را رد نکنید بلکه آن قسمت که قابل پذیرش است را بپذیرید و در آن قسمت هایی که با او هم عقیده نیستید، با زبان ملایم، تشکیک ایجاد کنید.
 
5. هر گونه رشد و کار مثبتی را با تشویق مورد تأیید قرار دهید.
 
6. چنانچه این فرد نوجوان هست بدانید که نوجوانی دوران ویژه ای است که در آن شخص نه کودک است و نه بزرگ بنابراین ظاهری بزرگ ولی عقلی در حال رشد دارد. در این دوران نوجوان تلاش می کند که استقلال خود را به اثبات برساند. او می خواهد به خانواده ثابت کند که بزرگ شده بنابراین اثبات، گاهی با هنجار شکنی اعلام می شود مثلا نوجوان پسر با تقلید از بزرگترها به کشیدن سیگار رو می آورد و دختران با پرداختن افراطی به ظاهر و مد لباس خود و مخالفت با نظر خانواده در صدد اثبات استقلال خود برمی آیند با این حال میل به معنویت در آنها به شدت قوی می شود و شما با حفظ احترام نسبت به استقلال خواهی او، می توانید با تشویق ایشان به شرکت در جلسات مذهبی سیر زندگی او را به سمت معنویات هموار کنید. متأسفانه شاهدیم که خانواده ها برای کلاس زبان و کامپیوتر و ... کلاس هایی که فعلا به هیچ وجه جزء نیازهای روز فرزندانشان محسوب نمی شود، هزینه های کلان می کنند ولی نسبت به دین و باورهای مذهبی او کمترین هزینه را در نظر نمی گیرند. بنده شاهد بوده ام که در یک اردوی مذهبی به شهری مانند قم یا مشهد برخی از دانشجویان و دانش آموزانی که تمایل به چادر نداشتند، با انقلابی که در روح و روان آنها شکل گرفت، چادر را به عنوان حجاب برتر انتخاب کرده اند.
 
7. توجه داشته باشید که کارهای تربیتی و فرهنگی دیر بازده است بنابراین در این موضوع به هیچ وجه عجله به خرج ندهید چرا که ممکن است نتیجه عکس بگیرید.
 
8. حتما در دعایتان از خداوند بخواهید که بر توفیقات معنوی بر ایشان بیفزاید و در این دوران حساس نوجوانی که سرزمین انتخاب است حتما ایشان را یاری بفرمایید.
 
9. ابتدا خوب است برای ایشان یک چادر از انواع جدید آن که به چادر دانشجویی و مانند آن مشهور است توصیه کنید و چادر زیبایی برای ایشان تهیه و هدیه کنید تا کم کم نسبت به آن علاقه مند شوند و چادرهای معمولی هم برایشان قابل پذیرش باشد.
 
در پایان مطالعه کتاب های زیر را مفید می دانیم:
1. روان شناسی روابط انسانی، ترجمه حمیدرضا سهرابی
2. صمیمیت و تأثیرگذاری و نفوذ در ده دقیقه، تألیف م.حورایی
3. ارتباطات انسانی، تألیف دکتر علی اکبر فرهنگی
4. چرا به نوجوانان گوش نمی دهید، ترجمه لاله دهقانی

منبع: پرسمان حجاب، حسین مهدی ‌زاده، ناشر: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱.